مردم کشور ما با مشکلات عدیده و ندیده زیست محیطی دست و پنجه نرم می کنند که در میان آن ها می توان معضلات برآمده از آلودگی آب و هوا و خاک و مواد غذایی را نیز یافت!

آنچه که در این میان جالب توجه است راهکار و روش ایشان در مقابله با این موضوعات و مسائل است و اینکه اغلب قریب به اتفاق هموطنان ما در هنگام نیاز به پیشگیری یا درمانی زیست محیطی , به یکی از دو گونه زیر عکس العمل نشان می دهند:
الف-عکس العمل گروهی از افراد در برابر آلودگی های زیست محیطی این است که "انفعالی" و "شتر دیدی!ندیدی!" عمل کرده و کلا از خود ,بی خود واکنشی نشان نمی دهند!این "بی واکنشی" بیش از هرچیز زاییده ایده "پس دولت چه کاره است" بوده و باعث می شود مردم این طبقه منتظر بمانند تا "همان ها که آلوده اش کرده اند,زحمت پالوده کردنش را هم بکشند!"
این مردم همان هایی هستند که معتقدند این دولت است که باید ناوگان حمل و نقل عمومی را قویتر کرده و کارخانجات را به دور از نواحی مسکونی انتقال دهد و این دولت است که لازم است صنایع را ملزم به استفاده از فیلترهای زداینده آلوده سازهای محیط اطراف نموده و خودروسازان را وادارد که آلاینده های هوای برخاسته از تولیدات خود را تا حد مجاز و استاندارد کاهش دهند!
دولت باید آب ها را به میزان لازم تصفیه کند و علاوه بر آن میزان آن ها را وفق نیازهای شرب و صنعت و کشاورزی سامان دهد.تامین آب با فشار کافی نیز بر عهده دولت مردان و دولت زنان است و این "دولتی ها" هستند که باید با حساب و کتاب درست و کافی, مانع از این شوند که در یک گوشه شهر و دیار ,آب کاملا کم فشار در جریان باشد اما آب پر فشار ناحیه دیگر شیرافکن! باشد و اهالی را مدام نگران قبض آب ماهانه و پولی که سر هر برج در آن به چشم می خورد, نماید!
دولت می باید جلو تلنبار شدن زباله ها و نشت شیرابه آن ها را بگیرد و علاوه بر آن, اجازه ندهد که فاضلاب های تصفیه نشده خانگی و بیمارستانی و صنعتی و تجاری سر از منابع آب پذیرنده که به مصرف شرب می رسند , در بیاورد!
ب-گروه دوم از مردمی متشکل است که کاری به آنچه "قرار است" و یا "باید" بشود ندارند و ملاک را "حال" و "وضع موجود" می بینند!
این گروه از هموطنان ما به مجرد مواجهه با بحران آلودگی دست به کار شده و بی توجه به دیگران,تنها گلیم خویشتن و اهل و عیال را از آب و خاک و هوا بیرون می کشند!
این مردمان با شنیدن شایعه آلودگی آب,به بطری های آب معدنی هجوم می برند و یا دست به خرید دستگاه های تصفیه خانگی آب می زنند!
این ها در هنگام آلودگی هوا برای خودرو و یا اتاق خواب خود یک دستگاه کوچولو که شنیده اند حسابی هوا را تمیز می کند می گیرند و یا با همان ماسک هایی که دیگران هم در کوچه و خیابان میزنند, چهره خود را پوشش می دهند!
این مردم وقت و بی وقت زباله ها را از خانه و کاشانه خود خارج ساخته و بدون اینکه کاری به سرنوشت مواد زاید جامد تولیدی "خانواده" داشته باشند,همین که خانه و زندگی خود را از لوث وجود آشغال پاک کرده اند را کافی می گیرند!
شاید باورکردنش سخت باشد که نقش و اهمیت گروه دوم ,که نمی دانند حل بسیاری از مشکلات و معضلات زیست محیطی جز به صورت "گروهی" و یا با بهره گیری از "تخصص" امکان پذیر نیست, در حفاظت "تنها" از تندرستی خود و اهل و عیال, چندان هم پر رنگ تر از مردمان گروه اول, که کاری دست خود و دیگران نمی دهند,نیست!
واقعیت این است که مواجهه با مشکلات زیست محیطی کاری کاملا تخصصی بوده و از عهده هر کسی بر نمی آید و لذا بسیاری از کسانی که به عنوان نمونه برای رفع بحران آب دست به خرید دستگاههای تصفیه خانگی آب میزنند,نه می دانند که آب چه چیز اضافه ای که باید کم شود دارد و نه آگاهند که آب مصرفیشان بعد از تصفیه کدام آلاینده خود را از دست خواهد داد؟!
چرایی این موضوع به خاطر این است که متاسفانه بیشتر مردم کشور ما از اهمیت آزمایش آب که می باید قبل از خرید دستگاه تصفیه صورت گیرد ندارند و متوجه نیستند که همان گونه که برای پزشک سخت است که بدون آزمایش, از زیادی قند و اوره و چربی موجود در بدن بیمار سر درآورده و دارو تجویز نماید و یا رژیم بدهد, عدم آزمایش آب و ندانستن اینکه آب کدام آلاینده را بیش از حد مجاز دارد, عموما به خرید دستگاه تصفیه خانگی خوب آب که انصافا کارش را بلد است منجر نخواهد شد!
به همین صورت است که خرید ماسک هوای N95 که همه می زنند!,در برخی محیط ها افاقه نمی کند و برای مثال در مراکز معاینه فنی اتومبیل و اماکن مملو از ذرات معلق با پایه نفتی و روغنی,این ماسک ها آنطور که باید و شاید عمل نمی کنند.
بر همین اساس, یک مشاوره ساده زیست محیطی , ساکنین یک مجتمع و یا برج یکهزار واحدی را مطلع و قانع می سازد که اگر هم جداسازی زباله های تر و خشک برای تک تک خانواده ها توجیه اقتصادی نداشته باشد, انجام این "مهم" برای کل برج یا مجتمع خواهد صرفید زیرا با درآمد قابل ملاحظه ای که در نتیجه انجام این کار نصیب کل مجموعه می شود,مدیر ساختمان خواهد کوشید که با دیگر مشاوره های زیست محیطی که می گیرد,به الباقی هزینه های زیست محیطی هم که کاهش آن ها کاملا "ممکن" و "محتمل" است بیندیشد!