5comver0007

 09122039437       09224055895         02188331528

فوری! فروشی! بدون معطلی! در انبار فقط یک سطل بوکاشی و دو بسته سبوس موجود است! در صورت تمایل به خرید، قبل از دیگران، تماس بگیرید!!

HUOS TOTAL

RUMI4

چرا مشکل داریم؟ چگونه مشکل را حل کنیم؟

 

 

hame1

 

hame2

 

hame3

یک تیر و پنج نشان! 

5reas 6

 

 کمپوست خانگی!

5reas 7

 

recyclev

چرا مردم بازیافت نمی کنند؟( کد 0254)

راهنمایی ضروری: اغلب قریب به اتفاق مطالب این سایت ترجمه خود ما هستند. با توجه به اینکه برخی از این مطالب برای خواننده ایرانی ابهام و سرگشتگی ایجاد می کند، گاه مجبور به ارائه توضیحات اضافی هستیم. از آنجا که برای همه خوانندگان واجب و ضروری است که مطالب ترجمه را از توضیحات اضافی تشخیص دهند، تمام توضیحات اضافی را بصورت نوشته های کج دارای خط زیرین آورده ایم.

شرح عکس:یکی از چیزهایی که مانع این می شود که مردم بازیافت را جدی بگیرند این است که برای آنها استفاده از سطل های بازیافت قرار داده شده در کنار پیاده روها راحت نیست!


تعداد زیادی از مردم بازیافت را دوست ندارند.در حالی که گاه آدمی وسوسه می شود که این مردم را توطئه گران زیست محیطی بداند که از زمین متنفر هستند و دستورات اجرایی را مستقیما از شیطان می گیرند, باید دانست که آنها معمولا مردمی عادی هستند که سعی می کنند برای اجتماعی که در آن زندگی می کنند به گونه ای دیگر مفید باشند.
آنها یا اعضای فامیل و خانواده ما هستند و یا در زمره همسایه ها یا دوستان ما می باشند.پس چه چیز آنها را وا می دارد که بی تفاوت از کنار سطل زباله آبی بگذرند؟!
ما 5 نفر را در نظر گرفتیم که بازیافت را به شیوه ای منظم انجام نمی دادند.فهمیدن اینکه چرا آنها به این صورت عمل می کنند به ما کمک می کند که بفهمیم چطور باید بازیافت کنیم تا مشارکت اهالی بیشتر شود.
توضیح ویرایشگر:نام ها تغییر داده شده اند تا اطلاعات دریافتی از مشارکت کننده ها از صداقت بیشتری برخوردار باشد.
یک لیسانسیه 20-30 ساله
"میت مت" فارغ التحصیل تازه دانشگاه است که در یوتا زندگی می کند.در حالی که او در حال آداپته شدن و سازگاری با شغل جدیدش هست,برای خرید خانه هم سرمایه گذاری می کند بدون آنکه در حال حاضر با کسی آشنا شده باشد که بخواهد با او زیر یک سقف زندگی کند.او 5 دلیل را برای اینکه بازیافت جدی گرفته نمی شود عنوان می کند:
او می گوید دلیل اول من را حتی یا بهتر بگویم ناراحتی است.در جایی که من زندگی می کنم ما مجبور به رعایت برنامه بازیافت که مواد بازیافتی را وارد سطل زباله واقع در کنار پیاده رو نماییم,نیستیم!شما مجبورید همه چیزها را جمع کنید و آنها را به جایی خیلی دور برانید و در سطل زباله بیندازید.این امر کوشش زیادی لازم دارد.
مت عقیده دارد که ذخیره کردن مشکل دیگری است که به ویژه برای کسانی که در منازل چند خانواری زندگی می کنند حائز اهمیت است.تمامی این چیزها را باید کجا بگذارم؟من مقدار زیادی فضای اضافی ندارم و حقیقتا نمی خواهم زباله من اطراف خانه ام قرار بگیرد و در آنجا تلنبار شود.
هرچند راحتی و ذخیره دلایل اصلی هستند که موجب می شود مت بازیافت را جدی نگیرد, عوامل دیگری وجود دارند که موجب عدم بازیافت مواد زاید جامد توسط او می شود که از آنها می توان به اوضاع آشفته ذهنی وی اشاره کرد.در طی دانشکده, مت در مجموعه ای آپارتمانی زندگی می کرد که ظرف بزرگ آشغال برای جمع آوری مواد بازیافتی داشت;ظرفی که در یک پارکینگ بزرگ قرار داشت.در آن زمان نیز هرچند انجام بازیافت بسیار راحت تر بود ,این امر به خاطر اینکه مت راهکار را نمی دانست ,مورد استفاده اش قرار نمی گرفت.
او می گوید: شما نمی توانید این پلاستیک را با آن یکی مخلوط کنید! مقوای نازک خوب است ولی جعبه پیتزا نه!هر چند آن هم از مقوای نازک درست شده است.بازیافت زبان خودش را دارد.درست مثل اینکه شما به یک کشور خارجی رفته باشید! و من نمی خواهم یک توریست باشم!
از طرف دیگر مت فلسفه سرمایه گذاری شهری را دوست ندارد:"منی که بابت اجرای برنامه بازیافت مالیات می دهم اذیت می شوم در حالی که آنها پول ها را برای خودشان بر می دارند!"او می گوید:"اگر مردم داخل برنامه بازیافت هستند,باید آن را داخل خودشان انجام دهند.در این صورت جایی برای دولت نمی ماند که تصمیم بگیرد کدام چیزها و چه کارهایی سبب حمایت های من می شود"
دلیل آخر مت دیدگاه نه چندان جالب توجه کسانی است که دوستانشان را وارد امر بازیافت می کنند.حالت نخوت مندانه کسانی که بازیافت را زودتر جدی گرفته اند یک بازدارنده مهم است.
او می گوید:" من دوست داشتم که آنها از اسبشان پیاده شوند!اهن و تلپشان را کنار بگذارند و کمی هوای تمیز تنفس کنند.این که فکر می کنند چون بازیافت می کنند از دیگران بهترند را فراموش کنند.این کار باعث می شود من سر لجبازی با آنها هم شده چیزی ارزشمند را دور بیندازم"
مرد عیالوار حدود سی ساله
دارن مردی عیالوار است که برای شرکتی غیر انتفاعی در واشنگتن دی سی کار می کند.در حالی که همسر او به مقوله بازیافت علاقه بیشتری دارد,برای دارن سخت است که انجام بازیافت را اقتصادی ببیند!
او می گوید:"من به ادعاهای زیست محیطی شکاکم زیرا آنها به ندرت اقتصادی هستند"
وی اضافه می کند:"گفته می شود که بعضی از مواد بازیافتی ارزش اقتصادی ندارند که مثلا می توان به پلاستیک ها اشاره کرد در حالی که برخی از مواد بازیافتی مثل قوطی های آلومینیومی هستند که ارزش بازیافت را دارند."
از طرفی او اعتقاد دارد:"از مهارت های مالی این است که ما یاد بگیریم در زندگیمان ارزش اقتصادی چیزها را سبک سنگین کنیم زیرا می دانیم همانطور که بازیافت منافعی دارد,دارای مضراتی هم هست که ما دوستشان نداریم.
دارن توضیح می دهد:"از دیدگاه فردی زمان ارزشمندترین منبعی است که ما در بازیافت خرجش می کنیم.در حالی که شما وقتی بازیافت می کنید,از انجام کاری دیگر باز می مانید,باید این را هم بدانید که زمان صرف شده قابلیت بازگشت ندارد.در سطح شهر این منبع زمان,کوشش و پول است.جای این سوال بجاست که در حالی که پولی صرف بازیافت می شود,آیا این استفاده بهترین استفاده ای است که باید از این پول شود یا بهتر است این پول را خرج تعلیم و تربیت کرد و یا آن را برای بهبود مراقبت های اولیه به خدمت گرفت.همه این ها باید از نظر اقتصادی سبک سنگین شوند."
او می گوید:"اما مردم از نظر داد و ستدی با هم اختلاف دارند و اگر خیلی هایشان بازیافت را انجام می دهند به خاطر احساس خوبی است که پیدا می کنند و این خوب است.اما برای من بازیافت منفعتی ندارد و من انجامش نمی دهم!"
وی ادامه می دهد:"مردم معمولا فکر نمی کنند که چه منابعی را آنها باید برای بازیافت محصولاتشان مورد استفاده قرار دهند."او در این مورد مثال تعویض پوشک بچه را می زند و می گوید:
"در حالی که خیلی از مردم نسبت به استفاده از پوشک های پلاستیکی حساس هستند, در تمیز کردن پوشک های پارچه ای از آب و انرژی استفاده می کنند و در ضمن استفاده از مواد شیمیایی را فراموش نمی کنند که در نهایت به منابع آبی بر می گردد."
او سوال می کند:"اینها پاک کننده های خطرناکی هستند و شما یک پوشک پارچه ای تمیز برای بچه تان می خواهید!اما در واقع براستی شما چه کار زیست محیطی کرده اید؟!"
یک نفر در سن شیرین 16 سالگی
جنی نوجوان مشتاقی است که او را در میان یک بازی گروهی یافتیم.هدف او متخصص اعصاب شدن است.دلیل اصلی برای او که اقدام به بازیافت نمی کند برای ما آشناست:فقدان راحتی
او می گوید:"بازیافت برای من سخت است.اگر من حقیقتا یک سطل بازیافت ببینم,به انجام بازیافت اقدام می کنم زیرا اصلا دوست ندارم متنفر از زمین یا یک چیزی در این قد و اندازه معرفی شوم.اگر برنامه بازیافت در شهر من بود,حتما آن را جدی می گرفتم"
هیچ برنامه قوی بازیافتی در مدرسه جنی هم نیست.بعضی کلاس ها سطل های کوچکی برای کاغذ دارند اما برای اینکه حقیقتا از آنها استفاده شود اجباری وجود ندارد.
او می گوید: "جدا از سخنان کوچکی در شروع سال, صحبت زیادی در مدرسه در باره بازیافت نمی شود.هیچکدام از دوستان جنی مواد ارزشمند را بازیافت نمی کنند و این در حالی است که در این سن بچه ها به شدت تحت تاثیر عملکرد دوستانشان هستند.هیجکس حقیقتا در باره آن فکر نمی کند"
اجداد مغرور
جدول ما با ملاقات با یکی از 18 زوچ پدربزرگ و مادربزرگ بازنشسته ای که آنها را در مسیر دیدیم;جیمز و سوزان;کامل شد!قبل از سکنی گزیدن در نیو مکزیکو آنها در غرب زندگی می کردند.نقش آنها در بازیافت تا حدود زیادی وابسته به برنامه های محلی جاهایی بود که در آنجاها زندگی می کردند.
جیمز می گوید که خیلی سال پیش که بازنشسته شدند بچه هایشان را هیجان زده دیدند که بازیافت را جدی بگیرند.در طول یکسال اعضای خانواده با هم کار کردند و یک گونی آشغال را پر از قوطی های له شده کردند.برنامه آنها این بود که با تحویل دادن آنها پولی را برای یک فعالیت خانوادگی بدست بیاورند ولی شرکت محلی پول کمی را برای قوطی ها پرداخت کرد!چیزی حدود 3.5 دلار که یک شکست بزرگ به ویژه برای بچه ها به حساب می آمد.
جیمز به خاطر می آورد:"ما دیندارانه پس انداز کردیم ولی پرداختی حقیقتا وحشتناک بود.این آخرین باری بود که من تلاش کردم بازیافت را جدی بگیرم.این پول حتی کفاف بنزین من را که از آنجا برگردم نمی داد"
جیمز می گوید:"بدون یک برنامه خوب که در آن به ازای هر قوطی چیز خوبی مثل پول به اندازه کافی داده شود,این تنها وجدان آدم است که او را به انجام بازیافت ترغیب می کند.تا زمانی که ایالت ها پشت سر برنامه های بازیافت نایستند و آن ها را ارزشمند تر نکنند,مردم بازیافت را جدی نخواهند گرفت."
او ادامه می دهد:"سوزان عقیده دارد که حتی اگر شما محیط زیست گرا نباشید,می توانید اقتصادگرا باشید و اگر مشوق های پولی خوبی نصیبتان شود بازیافت را جدی بگیرید."
به علاوه سوزان متذکر می شود:"الزام به ذخیره مواد بازیافتی برای یک زمان طولانی بدون آنکه در پیاده روها سطل های جمع آوری مواد بازیافتی تعبیه شده باشد, جز آنکه کثیفی به ارمغان بیاورد,حاصلی در بر نخواهد داشت! به عنوان مثال وقتی ما قوطی ها را نگه می داشتیم,علیرغم شستنشان , با وفور و شیوع مورچه هایی مواجه شدیم که بوی بد می دادند"
جیمز اضافه می کند:"گذاشتن سطل های جمع آوری مواد بازیافتی در پیاده رو ها قطعا تفاوت عمده ای را از نظر استقبال مردم از برنامه های بازیافت ایجاد خواهد نمود"

او می گوید:"راه بازیافت درست کردن اطراف اینجا است و انداختن بار بازیافت بر دوش بازیافت کننده و نه شرکت های بازیافت! به عقیده من برای مردم و از جمله من مشکل است که در جستجوی سطل جمع آوری مواد بازیافتی اتومبیل خود را در اطراف شهر بچرخانیم اما اگر مواد بازیافتی توسط شرکت ها جمع آوری شوند و هزینه ای هم برای من نداشته باشند,داستان به کلی فرق می کند!"
آنچه که ما یاد گرفتیم
وقتی که در پیاده روها سطل هایی برای جمع آوری مواد بازیافتی وجود نداشته باشد,بازیافت برای اغلب مردم مشکل می شود.به گفته های سوزان دقت کنید:"مطمئنا من زباله های خود را جداسازی می کنم اگر بتوانم آنها را برای اینکه هفتگی و به رایگان برداشت شوند,بیرون ببرم!من فکر می کنم هر کس دیگری هم این کار را می کند"
پیام این گفته این است که ما هنوز راه درازی را در پیش داریم تا سطل های جمع آوری مواد بازیافتی را در جاهای مناسب قرار داده و هرکسی را به انجام بازیافت ترغیب نماییم.
راحتی شهروندانی که در برنامه های بازیافت محلی مشارکت می کنند باید توسط شهرداران جدی گرفته شود;به گونه ای که تحت فشار هم شده آن ها مجبور باشند که چنین برنامه هایی را پیشنهاد دهند.کسانی که در شهرهایی زندگی می کنند که در آنها سطل های جمع آوری مواد بازیافتی در پیاده روها موجود نیست,می توانند خود را با روسای محلی هماهنگ تر نمایند.
کمپین های بازیافت بصری تر(به ویژه آن لاین) در افراد سنین 13 تا 19 ساله هیجان بیشتری را ایجاد کرده و بهتر جواب می دهد و خیلی از اینها کسانی هستند که همانند جمی بازیافت را جدی نمی گیرند.مهم است که این گروه از تیررس دور نمانند به ویژه که آنها هستند که آینده را رقم می زنند.
کار آخری که می توان انجام داد این است که رفتارهای فردی افراد دخیل در امر بازیافت را کنترل کنیم تا مطمئن شویم که آنها از بازیافت تصور درستی دارند.همانطور که مت اشاره کرد گاه شاهد حالت خود برتر بینی در افرادی هستیم که در امر بازیافت دخیلند;موضوعی که مورد اشاره دیگران هم قرار گرفت.یک دعوت خوش بینانه و دوستانه برای مشارکت نسبت به اینکه افراد جامعه را به گروه درستکار و بزهکار تقسیم کنیم,بازار بهتری خواهد داشت و تحریک بهترین وسیله برای این است که یارگیری خوبی داشته باشیم!
*مقاله ترجمه است و همچنان که واضح است بر پایه تحقیقی است که در کشور امریکا صورت پذیرفته است.

مردم_بازیافت_نمی کنند#

صفحه نخست

مهم: اگر اطلاعات خود را بیش از مطالعه و خواندن، از طریق شنیدن به دست می آورید بهتان توصیه می کنیم که "چرا مشاوره تلفنی!؟" را بخوانید.

در ضمن، اگر دوستدار این هستید که در زمره حامیان ما باشید، لطفا اینجا را کلیک کنید.  از آنجا که ما توسط دولت حمایت نمی شویم، امید خود را به حمایت شما عزیزان دوخته ایم. پس اگر فکر می کنید ارزش بیشتر دیده شدن را، دست کم جهت مبارزه با آن هایی که با اطلاعات غلط مردم را در مسیر نادرست قرار می دهند، داریم، لطفا لینک زیر را در گروه های شبکه های مجازی( لینکدین، واتس آپ ، تلگرام و ...) به اشتراک بگذارید.

WWW.YARABUMCO.IR