شخصی بد ما به خلق می گفت               ما چهره ز غم نمی خراشیم

ما خوبی او به خلق گفتیم                  تا هر دو دروغ گفته باشیم!

 5comver0007

 

 09122039437     09224055895     02188331528     09190288290  

بیشتر افرادی که در خرید سطل کمپوست ساز بوکاشی مردد هستند به مقدار کود جامد حاصله از هر سطل در هر دوره توجه دارند، در حالی که آنی که خرید سطل را دارای توجیه اقتصادی می کند کود مایعی است که معمولا هفته ای دو یا سه بار تولید می شود؛ چیزی که اصلا جدی گرفته نمی شود!

DOUBLEPAGEV

نکته: اگر می خواهید خرید کنید( هر چیزی را!) آن را تا لحظه آخر به تاخیر نیندازید! زیرا جدا از اینکه ممکن است هیچوقت صاحب چیزی که دوست دارید نشوید، با این کار حال کردن با خریدی که می کنید را تا لحظه آخر به عقب انداخته اید!!

HUOS TOTAL

RUMI4

معنی کمپوست

توسط کاری هوانک

کمپوست همیشه معنی امروزی را نمی داده است. ما فکر می کنیم که این یک ماده تیره خاکی است که ضایعات غذایی به آن تبدیل شده اند. یک تعریف کمی فنی تر "ماده آلی فاسد شده مورد استفاده به عنوان کود گیاهی" می باشد. اما اگر شما فرهنگ لغت آکسفورد را ورق بزنید، بعضی از ارتباطات شگفت انگیز را با درخت خانواده دنیا مشاهده خواهید کرد.

از کلمه لاتین "کمپونو" که به معنی بگذار(پونو) با(کن) است، کمپوست در ساده ترین حالت به معنی ترکیب است( برگرفته از composition , combination & compound) کمپوست مخلوطی از چیزها است. ما لغات زیادی برای مخلوط های اقسام گوناگون داریم و کمپوست برای تشریح اغلب آن ها در سراسر تاریخ استفاده شده است.

در دوره های میانه، کمپوست بصورت ضعیف به آنچه ما اکنون کمپوست می نامیم ارتباط داشت: مخلوطی از میوه های پخته و سبزیجات. حتی به آنچه عموما پخته شده تر بود ارجاع داده می شد. تا قرن 19، کمپوست مترادف با ترکیب، از لحاظ ادبی( composition یا compendium) بود؛ یک کتاب تالیف شده از شاخه ای از موضوعات مختلف. آنچه ما را یاد کمپوست کودی می اندازد در قرون 16 و 17 کمپَس( البته با گویش های مختلف) بود.

کمپوست، وفق علم اشتقاق، دوقلوی کمپوزیشن است. این به خاطر این است که چیزهای زیادی داخلش می شوند. پوست هویج، تفاله های قهوه، پوست موز، پوست تخم مرغ، برگ ها، دانه سیب، خرده های غذای پخته مانده. از لحاظ معنی کمپوست خیلی نزدیک تجزیه است.( decomposition) این به خاطر این است که عملا کمپوست به معنی تجزیه تمام مواد آلی است. خرده ها توسط باکتری ها، قارچ ها، کرم ها و حشرات هضم می شوند و بطور شیمیایی و فیزیکی به توده تردی تبدیل می شوند که ما در باغ ها استفاده می کنیم و غذاهای بیشتری به دست می آوریم. یک چیز چرخشی در فرآیند وجود دارد: مثل دایره پرگار که وقتی به انتها رسید دوباره شروع می شود.

در هنرهای بصری، کمپوزیشن ترتیب فیزیکی چیزها را با عکس و رنگ شرح می دهد. در موسیقی به معنای ایجاد یک قطعه اصلی است. پس فکر کردن به ترکیب کمپوست در ارتباط با کمپوزیشن به معنی دیدن جنبه هنری است، خلاقیت طبیعی که با شاخه ای از چیزها کار می کند، آن ها را ترکیب می کند، و آن ها را به یک چیز جدید تبدیل می کند. به همین دلیل است که بسیاری از هنرمندان عملگرا و طراحان به سوی کمپوست جلب شده اند. پروژه جعبه کمپوست نیویورک، توسعه زیبایی تجزیه ویکتوریا، و مرده و زنده( کمپوست) که در موزه هنر و طراحی نیویورک به معرض تماشا گذاشته شده است.

دونا هاراوی، فیلسوف محیط زیست، نوشته است: "ما همه کمپوست هستیم"! از نظر او، کمپوست سازی برای محیط زیست آرام بخش است، اما در عین حال کمپوست یک دگر گون شده مفید هم هست. این به معنای این است که از لحاظ اکولوژیکی باید گفته شود: "ما همه وابسته،COM، هستیم(کم) و همه قسمتی از فرآیند تولید مجدد ترکیب و تجزیه می باشیم." در اغلب نوشته های علمی کمپوست به معنای جمع آوری زائدات غذایی و تبدیل آن ها به کود است. ولی آن ترکیب هم هست، زیرا بیش از تولید زباله، در ایجاد نقش دارد. و مرتبط با دیگر چیزهای محیط زیست هم هست.

پس، در حالی که تمام خرده های کمپوست را برای میکروارگانیزم ها و مخلوقات کوچک در ساحل آفتاب توده می کنید تا تجزیه شوند، به مغزتان اجازه دهید که این موضوع را هضم کند: کمپوست ما را همراه می کند تا چیز مثبتی ایجاد کند.
اگر این مطلب توجه شما را جلب کرد و تمایل یافتید از ما تشکر نمایید کافی است فردا هم وارد سایت شوید( اگر نام سایت را فراموش کردید سطل کمپوست را جستجو نمایید)
( شاید باور نکنید. اما با این کار کمک بسیار بزرگی به ما می کنید؛ هر بازدید در هر روز بینهایت برای ما ارزشمند است و بازدید مدام شما، ما را از خوشحالی به عرش می رساند! این کار حتی سی ثانیه هم از شما وقت نمی گیرد)

قطعا کار شما بی اجر نمی ماند و در صورت نیاز به یاری ما، در صورت امکان، از تلافی دریغ نخواهیم کرد.

کاری هوانک در تامپا زندگی می کند. او انگلیسی درس می دهد، از سگ ها نگهداری می کند و در باره علم و فرهنگ می نویسد.